فیکشن[محکوم شده]p37
بـا شنیـدن اسـم افسـر کانـگ لـرزی از بـدنش گـذشت.
دختـر رو رهـا کـرد و بـه سمـت صـدای زنـش دویـد.یعنـی برگشـته بـود؟امکـان داشـت؟ایـن تنبـیه تمـوم شـده بـود؟
***
_چـ-یـی؟جـدی؟
***
_البتـه...
***
_حتـما،بلـه بلـه
***
_پـس تـا نیـم ساعـت دیگـه خـودم رو میرسـونم اونـجا.
تمـاس رو قطـع کـرد و سـرش رو بلـند کـرد کـه چشمـش بـه دو جفـت چشـم مشکـی دختـر خـورد کـه با اخـم و جـدیت بهـش خیـره شـده بـود.
مـرد کمـی اخـم کـرد و گفـت
_چیـه؟
دختـر یک تـای ابـروش رو بـالا داد و گفـت.
_خب؟
_خب چـی؟؟
_چی گفـت؟
_تـو دخـالت نکـن
کمـی دختـر رو بـا دستـش هـل داد تا از سـر راهـش کنـار بـره ولـی دختـر با سمجـی سرجـاش ایستـاد و در عـوض خـم شـد و دسـت مـرد رو گـاز گرفـت.
مـرد از حـرکت ناگـهانی دختـر مبهـوت شـد و از درد لبـش رو گـاز گرفـت و بـا اخـم مـوهای دختـر رو کشیـد و اون رو از خـودش دور کـرد
_چتـه؟؟چـرا گـاز میگیـری تـو؟
_بگـو افسـر کانـگ چـی گفـت؟
مـرد بـه دختـر اخـم شـدیدی کـرد،امـا دختـر هـم بـا پـر رویی تمـام بـه مـرد اخـم کـرد و بـا جـدیت بهـش خیـره شـد.
مـرد آهسـته گفت.
_تـو چقـدر سلـیطهای دختـر
_درسـت صحبـت کـن بـی تربـیت.
مـرد با حـرص نفسـش رو بیـرون دادحـوصله بحـث کـردن نـداشت و بـاید هـرچه سریعتـر خـودش رو بـه اداره پلیـس میرسـوند.
_ببیـن دختـر جـونمـن الـان وقـن کلکل کـردن بـا تـورو نـدارم،افسـر کانـگ گفـت کـه انگـار گـوشی ا.ت سیگـنال داده و بـاید بـریم اداره پلیـس.
_خـب همینـو زودتـر میگفتـی مـردک
دختـر بـا اخـم گفـت و بـدون توجـه بـه اون مـرد سریـع بـه سمـت مـاشینـش رفـت
.
.
.
[زمـان حـال]
بـا بـی حـالی چشـم هـاش رو نیمـه بـاز کـرد و بـا گیجـی نگـاهی بـه اطـرافش انـداخت...
درد شـدیدی داشـت و معلـوم بـود شکنجـه زیـادی شـده، بـا درد کمـی بدنـش رو تکـون داد کـه در کمـال تعجـب دسـت و پـاهاش بستـه نبـودن...
بـا تعجـب بـه دسـت هـاش نگـاه کـرد،چطـور ممکـن بـود؟
اون مـرد هیچـوقت فـراموش نمیـکرد کـه بـدن دختـر رو ببنـده تـا مبـادا فـرار نکـنه،ولـی الــان؟
فـراموش کـرده بـود یـا نقشـه بـود؟
اینم از این پارتتت😭✨️
لایککککککککک کنیننن
کامنتتت بزارییینن
دختـر رو رهـا کـرد و بـه سمـت صـدای زنـش دویـد.یعنـی برگشـته بـود؟امکـان داشـت؟ایـن تنبـیه تمـوم شـده بـود؟
***
_چـ-یـی؟جـدی؟
***
_البتـه...
***
_حتـما،بلـه بلـه
***
_پـس تـا نیـم ساعـت دیگـه خـودم رو میرسـونم اونـجا.
تمـاس رو قطـع کـرد و سـرش رو بلـند کـرد کـه چشمـش بـه دو جفـت چشـم مشکـی دختـر خـورد کـه با اخـم و جـدیت بهـش خیـره شـده بـود.
مـرد کمـی اخـم کـرد و گفـت
_چیـه؟
دختـر یک تـای ابـروش رو بـالا داد و گفـت.
_خب؟
_خب چـی؟؟
_چی گفـت؟
_تـو دخـالت نکـن
کمـی دختـر رو بـا دستـش هـل داد تا از سـر راهـش کنـار بـره ولـی دختـر با سمجـی سرجـاش ایستـاد و در عـوض خـم شـد و دسـت مـرد رو گـاز گرفـت.
مـرد از حـرکت ناگـهانی دختـر مبهـوت شـد و از درد لبـش رو گـاز گرفـت و بـا اخـم مـوهای دختـر رو کشیـد و اون رو از خـودش دور کـرد
_چتـه؟؟چـرا گـاز میگیـری تـو؟
_بگـو افسـر کانـگ چـی گفـت؟
مـرد بـه دختـر اخـم شـدیدی کـرد،امـا دختـر هـم بـا پـر رویی تمـام بـه مـرد اخـم کـرد و بـا جـدیت بهـش خیـره شـد.
مـرد آهسـته گفت.
_تـو چقـدر سلـیطهای دختـر
_درسـت صحبـت کـن بـی تربـیت.
مـرد با حـرص نفسـش رو بیـرون دادحـوصله بحـث کـردن نـداشت و بـاید هـرچه سریعتـر خـودش رو بـه اداره پلیـس میرسـوند.
_ببیـن دختـر جـونمـن الـان وقـن کلکل کـردن بـا تـورو نـدارم،افسـر کانـگ گفـت کـه انگـار گـوشی ا.ت سیگـنال داده و بـاید بـریم اداره پلیـس.
_خـب همینـو زودتـر میگفتـی مـردک
دختـر بـا اخـم گفـت و بـدون توجـه بـه اون مـرد سریـع بـه سمـت مـاشینـش رفـت
.
.
.
[زمـان حـال]
بـا بـی حـالی چشـم هـاش رو نیمـه بـاز کـرد و بـا گیجـی نگـاهی بـه اطـرافش انـداخت...
درد شـدیدی داشـت و معلـوم بـود شکنجـه زیـادی شـده، بـا درد کمـی بدنـش رو تکـون داد کـه در کمـال تعجـب دسـت و پـاهاش بستـه نبـودن...
بـا تعجـب بـه دسـت هـاش نگـاه کـرد،چطـور ممکـن بـود؟
اون مـرد هیچـوقت فـراموش نمیـکرد کـه بـدن دختـر رو ببنـده تـا مبـادا فـرار نکـنه،ولـی الــان؟
فـراموش کـرده بـود یـا نقشـه بـود؟
اینم از این پارتتت😭✨️
لایککککککککک کنیننن
کامنتتت بزارییینن
۴.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.